خبر به دورترین نقطه جهان برسد
که او نخواست به من خسته بی گمان برسد
| ||
|
یه حسی دائما میگه / از اول اشتباه کردم/از اینکه عمرمو با تو کنار تو تباه کردم/تمام زندگیم بودی شب و روزم کس و کارم/حالا نیستی و شبهامو کنار گریه بیدارم/بدون هیشکی به غیر از تو به قلب من نمی شینه/دیگه هرگز کسی مارو کنار هم نمی بینه/صدای خنده های ما توی خونه نمی پیچه/خدایا سهم من از اون همه عشقم چرا هیچه؟؟؟ میگفتی بی من آرومی ولی باور نمیکردم/دیگه از زور دلتنگی پشیمون برنمیگردم/دیگه از تو توی ذهنم یه بی همتا نمی سازم/واسه برگشتنت دیگه بهت من رو نمیندازم..../
یه عمر از رو نمی رفتم/نمی گفتم جدا میشی/امیدم بوده که روزی به عشقم مبتلا میشی/خودت می بینی که دارم تو اوج عاشقی میرم/ولی اینبار سراغت رو از این و اون نمی گیرم/درسته قسمتم اینه ولی عشقت نمی میره/ بدون هرگز کسی جاتو توی قلبم نمی گیره/خدا....بدجور داغونم بیا و باوفایی کن/خداوندا بیا امشب برای من خدایی کن.... نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |